{"title":"نقد و بررسی اطناب و انواع آن در متون بلاغی فارسی","authors":"فاطمه هجری, امیر مؤمنی هزاوه, مهدی محبتی","doi":"10.22059/JLCR.2021.327109.1706","DOIUrl":null,"url":null,"abstract":"اطناب از مباحث مهم در دانش معانی است تا جایی که برخی بلاغتشناسان فهم دانش معانی را در گرو فهم درست آن دانستهاند. این اهمیت اقتضا میکند در کتابهای بلاغت، تعاریف و تقسیمات دقیقی از اطناب آمده باشد تا چهارچوب نظری روشنی برای شناخت مفهوم و مصادیق آن به خواننده ارائه شود؛ اما در عمل چنین نیست و بلاغتنویسان در تعیین انواع و مصادیق اطناب، آن گونه که توقع میرود عمل نکردهاند.درواقع کارکرد اصلی شگردهای بلاغی و از آن جمله اطناب، بیشتر تاثیر در مخاطب است تا متناسب با حال و وضع او اقناعگر و ترغیبکننده باشد. در اساس نیز شرط بلاغت را مطابقت با مقتضای حال، بهویژه حالت مخاطب دانستهاند. کارکرد اصلی بلاغت در رفع ابهامهای سخن و جلوگیری از سوءتعابیر است و اگر نتواند این شبهات را رفع کند، خاطر مخاطب را ملول میکند و از مطالعۀ متن بازمیدارد. بر این اساس لازم مینماید تعریفها و تقسیمبندیهای اطناب در کتابهای بلاغی قدیم و جدید، بازخوانی و واکاوی شود. در مقالۀ پیش رو کوشش شده است با بازخوانی تحلیلی – انتقادی متون بلاغی گذشته و امروز، قوت و ضعف این تعریفها و تقسیمبندیها بررسی و نشان داده شود. تحلیل دادههای این پژوهش نشان میدهد بلاغتنویسان قدیم و جدید در تعریف اطناب که عبارت باشد از بیان معنای اندک با الفاظ بسیار، اتفاقنظر دارند؛ هرچند به سبب نسبی بودن مفهوم کمیت در کلام، برخی قیود مناسبت با «کلام متعارف اوساط ناس» و «مقتضای مقام» را نیز بر تعریف اطناب افزودهاند؛ اما با تقسیمبندیها و اصطلاحسازیهای بیحاصل انواع و مصادیق اطناب را چنان که باید روشن و دقیق تعیین نکردهاند؛ برخی انواع دچار تداخل تعریف و اشتراک در نمونه شده و درنتیجه داوری دربارۀ حسن و قبح آنها به تعارض انجامیده است. حتی به نظر میرسد گاه نیز نویسندۀ متون بلاغی در مصداق اطناب دانستن سخنی، مردد بوده است. بوده است.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"35 1","pages":""},"PeriodicalIF":0.0000,"publicationDate":"2021-09-01","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":"0","resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":null,"PeriodicalName":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","FirstCategoryId":"1085","ListUrlMain":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.327109.1706","RegionNum":0,"RegionCategory":null,"ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":null,"EPubDate":"","PubModel":"","JCR":"","JCRName":"","Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
Abstract
اطناب از مباحث مهم در دانش معانی است تا جایی که برخی بلاغتشناسان فهم دانش معانی را در گرو فهم درست آن دانستهاند. این اهمیت اقتضا میکند در کتابهای بلاغت، تعاریف و تقسیمات دقیقی از اطناب آمده باشد تا چهارچوب نظری روشنی برای شناخت مفهوم و مصادیق آن به خواننده ارائه شود؛ اما در عمل چنین نیست و بلاغتنویسان در تعیین انواع و مصادیق اطناب، آن گونه که توقع میرود عمل نکردهاند.درواقع کارکرد اصلی شگردهای بلاغی و از آن جمله اطناب، بیشتر تاثیر در مخاطب است تا متناسب با حال و وضع او اقناعگر و ترغیبکننده باشد. در اساس نیز شرط بلاغت را مطابقت با مقتضای حال، بهویژه حالت مخاطب دانستهاند. کارکرد اصلی بلاغت در رفع ابهامهای سخن و جلوگیری از سوءتعابیر است و اگر نتواند این شبهات را رفع کند، خاطر مخاطب را ملول میکند و از مطالعۀ متن بازمیدارد. بر این اساس لازم مینماید تعریفها و تقسیمبندیهای اطناب در کتابهای بلاغی قدیم و جدید، بازخوانی و واکاوی شود. در مقالۀ پیش رو کوشش شده است با بازخوانی تحلیلی – انتقادی متون بلاغی گذشته و امروز، قوت و ضعف این تعریفها و تقسیمبندیها بررسی و نشان داده شود. تحلیل دادههای این پژوهش نشان میدهد بلاغتنویسان قدیم و جدید در تعریف اطناب که عبارت باشد از بیان معنای اندک با الفاظ بسیار، اتفاقنظر دارند؛ هرچند به سبب نسبی بودن مفهوم کمیت در کلام، برخی قیود مناسبت با «کلام متعارف اوساط ناس» و «مقتضای مقام» را نیز بر تعریف اطناب افزودهاند؛ اما با تقسیمبندیها و اصطلاحسازیهای بیحاصل انواع و مصادیق اطناب را چنان که باید روشن و دقیق تعیین نکردهاند؛ برخی انواع دچار تداخل تعریف و اشتراک در نمونه شده و درنتیجه داوری دربارۀ حسن و قبح آنها به تعارض انجامیده است. حتی به نظر میرسد گاه نیز نویسندۀ متون بلاغی در مصداق اطناب دانستن سخنی، مردد بوده است. بوده است.