{"title":"بررسی و تطبیق مقام معشوقی مولانا با نظریۀ فردانیّت یونگ","authors":"شکراله پورالخاص, بیژن ظهیری ناو, جعفر عشقی","doi":"10.22059/JLCR.2019.71457","DOIUrl":null,"url":null,"abstract":"در اندیشۀ عرفانی، علاوه بر «مقام عاشقی» به عنوان مقام اولیای مشهور، «مقام معشوقی» وجود دارد که مقام اولیای پنهان و مستور است. در این مقاله، با بررسی نظریههای بزرگان تصوف از آغاز تا پایان سدۀ هفتم هجری درمییابیم که چنین دیدگاهی دربارۀ مراتب عشق، در اندیشههای احمد غزالی، عینالقضات همدانی، روزبهان بقلی شیرازی، شمس تبریزی و سلطانولد آمدهاست و برآمده از عبارت «یحبهم» در قرآن و حدیثی از پیامبر اکرم(ص) است. در اندیشۀ متعالی عرفانی، مقام معشوقی، بسیار برتر از مقام عاشقی است. سالک در مراتب عشق به حق به مرتبهای میرسد که جایگاه عاشق و معشوق عوض میشود و این بار خدا عاشق بنده است و بنده در جایگاه معشوقی قرار دارد. رسیدن به چنین مقامی مستلزم دیدار سالک با فردی است که به مقام معشوقی رسیدهاست. به زعم سلطانولد، شمس تبریزی از جمله کسانی است که به مقام معشوقی رسیدهاست و مولانا نیز پس از دیدار با شمس به این مقام نائل میشود. با مطالعۀ زندگی مولانا به عنوان نمونه، و تطبیق «مقام معشوقی» او با نظریۀ «فردانیت» به این نتیجه میرسیم که مراحل رسیدن به این مقام، مطابق با مراحل دستیابی به فردیت (کشف سایه، انکشاف آنیما، تجلی پیر خردمند و...) در اندیشۀ کارل گوستاو یونگ است و شمس تبریزی به عنوان پیر خردمند، شخصیت مولانا را گسترش داده، به تولد دوباره رساندهاست.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"64 1","pages":"61-80"},"PeriodicalIF":0.0000,"publicationDate":"2019-04-21","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":"0","resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":null,"PeriodicalName":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","FirstCategoryId":"1085","ListUrlMain":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2019.71457","RegionNum":0,"RegionCategory":null,"ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":null,"EPubDate":"","PubModel":"","JCR":"","JCRName":"","Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
Abstract
در اندیشۀ عرفانی، علاوه بر «مقام عاشقی» به عنوان مقام اولیای مشهور، «مقام معشوقی» وجود دارد که مقام اولیای پنهان و مستور است. در این مقاله، با بررسی نظریههای بزرگان تصوف از آغاز تا پایان سدۀ هفتم هجری درمییابیم که چنین دیدگاهی دربارۀ مراتب عشق، در اندیشههای احمد غزالی، عینالقضات همدانی، روزبهان بقلی شیرازی، شمس تبریزی و سلطانولد آمدهاست و برآمده از عبارت «یحبهم» در قرآن و حدیثی از پیامبر اکرم(ص) است. در اندیشۀ متعالی عرفانی، مقام معشوقی، بسیار برتر از مقام عاشقی است. سالک در مراتب عشق به حق به مرتبهای میرسد که جایگاه عاشق و معشوق عوض میشود و این بار خدا عاشق بنده است و بنده در جایگاه معشوقی قرار دارد. رسیدن به چنین مقامی مستلزم دیدار سالک با فردی است که به مقام معشوقی رسیدهاست. به زعم سلطانولد، شمس تبریزی از جمله کسانی است که به مقام معشوقی رسیدهاست و مولانا نیز پس از دیدار با شمس به این مقام نائل میشود. با مطالعۀ زندگی مولانا به عنوان نمونه، و تطبیق «مقام معشوقی» او با نظریۀ «فردانیت» به این نتیجه میرسیم که مراحل رسیدن به این مقام، مطابق با مراحل دستیابی به فردیت (کشف سایه، انکشاف آنیما، تجلی پیر خردمند و...) در اندیشۀ کارل گوستاو یونگ است و شمس تبریزی به عنوان پیر خردمند، شخصیت مولانا را گسترش داده، به تولد دوباره رساندهاست.