{"title":"علل دگرگشت نام شخصیتها در قصههای مثنوی","authors":"افسانه سعادتی, محسن محمدی فشارکی","doi":"10.22059/JLCR.2020.288112.1329","DOIUrl":null,"url":null,"abstract":"بررسی نام شخصیتها، کاربردی بنیادین در تحلیل داستانها دارد. شخصیتها اغلب به واسطۀ نامشان، نقش خود را در درونمایه ایفا میکنند و خوانندگان نیز در بیشتر موارد به مدد آنها با درونمایه ارتباط برقرار میکنند؛ بنابراین نامها، همواره به نحوی در تعیین فضای مواجهۀ با متن و بافتار بیرونی آن تأثیرگذارند. از نظر روایتشناسان، این پرسش که نویسندگان چگونه شخصیتهای داستانهایشان را به مخاطبان نشان خواهند داد؛ از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ نامگذاری هر چیزی به مثابۀ آفرینش آن چیز است و گزینش نام مناسب برای اشخاص داستانی، یکی از هنریترین شگردها در پرداخت شخصیت و معرفی آنها به مخاطبان است؛ اما دگرگشت نام اشخاص یکی از بدیعترین روشها در شخصیتپردازی است. مولوی با اتخاذ چنین رویکردی در شخصیتپردازی، ضمن انتقال اطلاعات به مخاطبان در پی دست یافتن به راهی است که با بینش عرفانی او نیز سازگار باشد؛ شکستن هنجارها و به سخره گرفتن مرزهای داستانگویی برای رسیدن به دانۀ معانی. ازآنجا که در ساختار اسلیمی مثنوی، فرصت معرفی شخصیتها، اندک است؛ بنابراین راوی، شخصیتهای داستانهای خود را به صورت بسیار اثرگذار و با ایجاز که خاص زبان عرفانی است به خوانندگان معرفی میکند. تغییرات نامگذاریها، شگردی است که در راستای همین ایجاز در نهایت به عنوان شیوۀ تازه شخصیتپردازی توسط راوی مثنوی انتخاب میشود.این پژوهش به طور تحلیلی و توصیفی نشان میدهد که برخی از دگرگشتها در ساحت ظاهری صورت پذیرفته است و از نظر نشانهشناسی و شخصیتپردازی خلاقانه اهمیت یافتهاند. به طور کلی، علل دگرگشت نامگذاری شخصیتهای قصههای مثنوی در سه حوزۀ زبانی، نحوی و ادبی قابل بررسی است و از جمله عوامل دگرگشت نامها، میتوان به انتقال حس عاطفی؛ رعایت وزن؛ تغییر شخصیت در روند داستان؛ تعلق خاطر راوی نسبت به اشخاص داستانی؛ طنازی راوی؛ دروغگویی راویان درون داستانی؛ تغییر زاویه دید؛ التفات و تنوع بخشیدن به منظور جذاب ساختن داستان و جذب مخاطب اشاره کرد.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"14 1","pages":"89-112"},"PeriodicalIF":0.0000,"publicationDate":"2020-11-05","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":"0","resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":null,"PeriodicalName":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","FirstCategoryId":"1085","ListUrlMain":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2020.288112.1329","RegionNum":0,"RegionCategory":null,"ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":null,"EPubDate":"","PubModel":"","JCR":"","JCRName":"","Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
Abstract
بررسی نام شخصیتها، کاربردی بنیادین در تحلیل داستانها دارد. شخصیتها اغلب به واسطۀ نامشان، نقش خود را در درونمایه ایفا میکنند و خوانندگان نیز در بیشتر موارد به مدد آنها با درونمایه ارتباط برقرار میکنند؛ بنابراین نامها، همواره به نحوی در تعیین فضای مواجهۀ با متن و بافتار بیرونی آن تأثیرگذارند. از نظر روایتشناسان، این پرسش که نویسندگان چگونه شخصیتهای داستانهایشان را به مخاطبان نشان خواهند داد؛ از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ نامگذاری هر چیزی به مثابۀ آفرینش آن چیز است و گزینش نام مناسب برای اشخاص داستانی، یکی از هنریترین شگردها در پرداخت شخصیت و معرفی آنها به مخاطبان است؛ اما دگرگشت نام اشخاص یکی از بدیعترین روشها در شخصیتپردازی است. مولوی با اتخاذ چنین رویکردی در شخصیتپردازی، ضمن انتقال اطلاعات به مخاطبان در پی دست یافتن به راهی است که با بینش عرفانی او نیز سازگار باشد؛ شکستن هنجارها و به سخره گرفتن مرزهای داستانگویی برای رسیدن به دانۀ معانی. ازآنجا که در ساختار اسلیمی مثنوی، فرصت معرفی شخصیتها، اندک است؛ بنابراین راوی، شخصیتهای داستانهای خود را به صورت بسیار اثرگذار و با ایجاز که خاص زبان عرفانی است به خوانندگان معرفی میکند. تغییرات نامگذاریها، شگردی است که در راستای همین ایجاز در نهایت به عنوان شیوۀ تازه شخصیتپردازی توسط راوی مثنوی انتخاب میشود.این پژوهش به طور تحلیلی و توصیفی نشان میدهد که برخی از دگرگشتها در ساحت ظاهری صورت پذیرفته است و از نظر نشانهشناسی و شخصیتپردازی خلاقانه اهمیت یافتهاند. به طور کلی، علل دگرگشت نامگذاری شخصیتهای قصههای مثنوی در سه حوزۀ زبانی، نحوی و ادبی قابل بررسی است و از جمله عوامل دگرگشت نامها، میتوان به انتقال حس عاطفی؛ رعایت وزن؛ تغییر شخصیت در روند داستان؛ تعلق خاطر راوی نسبت به اشخاص داستانی؛ طنازی راوی؛ دروغگویی راویان درون داستانی؛ تغییر زاویه دید؛ التفات و تنوع بخشیدن به منظور جذاب ساختن داستان و جذب مخاطب اشاره کرد.