{"title":"معماری سازه های زبانی در نثر دیباچۀ متون کهن(نگاه زبان شناختی به دیباچهی چند متن کهن فارسی)","authors":"یدالله نصراللهی, فرشته آهیخته","doi":"10.22059/JLCR.2021.301584.1457","DOIUrl":null,"url":null,"abstract":"در قرن بیستم، مکاتب و نحله های ادبی و زبانی نوینی ظهور کرد که از شراره های مهم آن می توان به نظریه های ادبی فرمالیسم و ساختگرایی اشاره کرد و آن نظرگاه خود را بر جنبه های صوری متن ،عناصر زبانی و سازه های شناور در آن متمرکز ساخت و به ادبیت متن ادبی در گرو تقابل و همنشینی آن در جریان خیزش عناصر متنی تاکید کرد با آنکه این نظریه از مطالعات ادبی قرن بیستم ابود و قابلیت خود را بیشتر در توصیف ارزش کاری سازه های زبانی و معماری عناصر فرمالیستی در متون منظوم، نشان داده است،ولی می توان آن را در تحلیل متون نثر نیز اعمال کردوادبیت و جایگاه سازه های زبانی درمتن های منثور بالاخص نثرهای کهن ادبی نیز دیده می شود.. هنر دیباچه پردازی، سنتی است دیرینه در متون نظم و نثر، که آن از قرن پنجم، با سازوکارهای خاص خود برای جلب توجه مخاطب، با نثری متمایز از نثر متن اصلی کتاب وارد میدان می شود. مؤلفان نثر های فنی، با شیوۀ استفاده از هنرسازه ها و عناصر برجستۀ زبانی و بلاغی چون ساخت ترکیبات تازه، سجع پردازی، جناس،تقابل ها ،تضاد ، تکرار و تتابع در سطح آوایی ،واژگانی و نحوی، سازه ها و ساختارهای چالش انگیز و زیبایی، از قدرت نویسندگی خود را بر جای گذاشتند. این مقاله، به بررسی مقایسه ای دیباچة چهار متن کهن فارسی( قابوس نامه،کلیله و دمنه،مرزبان نامه و تاریخ جهانگشای جوینی) می پردازد .،می توان رسیدن به مصادیق خروج ازهنجار درسطح زبانی و در سطوح مختلف آوایی، واژگانی، نحوی و کل پیکرۀ متنی رسید و بررسی کرد.به اجمال می توان چنین گفت که در بررسی سطح آوایی،جنبه های موسیقایی عموما در متون نثر فنی بیشتر و پررنگ تر از قابوس نامه دیده می شود و در سطح واژگان،کلمات عربی و مترادفات با بسآمد فراوان در نثر فنی زیادتر از قابوس نامه به کار رفته اند و همین طور از حیث یلاغی،تصویرآفرینی ها و تمرکز بیشتر بر تخییل سخن و نوشته در متون نثر متکلف بیشتر از قابوس نامه یافت می شود.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"14 1","pages":""},"PeriodicalIF":0.0000,"publicationDate":"2021-02-27","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":"0","resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":null,"PeriodicalName":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","FirstCategoryId":"1085","ListUrlMain":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.301584.1457","RegionNum":0,"RegionCategory":null,"ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":null,"EPubDate":"","PubModel":"","JCR":"","JCRName":"","Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
Abstract
در قرن بیستم، مکاتب و نحله های ادبی و زبانی نوینی ظهور کرد که از شراره های مهم آن می توان به نظریه های ادبی فرمالیسم و ساختگرایی اشاره کرد و آن نظرگاه خود را بر جنبه های صوری متن ،عناصر زبانی و سازه های شناور در آن متمرکز ساخت و به ادبیت متن ادبی در گرو تقابل و همنشینی آن در جریان خیزش عناصر متنی تاکید کرد با آنکه این نظریه از مطالعات ادبی قرن بیستم ابود و قابلیت خود را بیشتر در توصیف ارزش کاری سازه های زبانی و معماری عناصر فرمالیستی در متون منظوم، نشان داده است،ولی می توان آن را در تحلیل متون نثر نیز اعمال کردوادبیت و جایگاه سازه های زبانی درمتن های منثور بالاخص نثرهای کهن ادبی نیز دیده می شود.. هنر دیباچه پردازی، سنتی است دیرینه در متون نظم و نثر، که آن از قرن پنجم، با سازوکارهای خاص خود برای جلب توجه مخاطب، با نثری متمایز از نثر متن اصلی کتاب وارد میدان می شود. مؤلفان نثر های فنی، با شیوۀ استفاده از هنرسازه ها و عناصر برجستۀ زبانی و بلاغی چون ساخت ترکیبات تازه، سجع پردازی، جناس،تقابل ها ،تضاد ، تکرار و تتابع در سطح آوایی ،واژگانی و نحوی، سازه ها و ساختارهای چالش انگیز و زیبایی، از قدرت نویسندگی خود را بر جای گذاشتند. این مقاله، به بررسی مقایسه ای دیباچة چهار متن کهن فارسی( قابوس نامه،کلیله و دمنه،مرزبان نامه و تاریخ جهانگشای جوینی) می پردازد .،می توان رسیدن به مصادیق خروج ازهنجار درسطح زبانی و در سطوح مختلف آوایی، واژگانی، نحوی و کل پیکرۀ متنی رسید و بررسی کرد.به اجمال می توان چنین گفت که در بررسی سطح آوایی،جنبه های موسیقایی عموما در متون نثر فنی بیشتر و پررنگ تر از قابوس نامه دیده می شود و در سطح واژگان،کلمات عربی و مترادفات با بسآمد فراوان در نثر فنی زیادتر از قابوس نامه به کار رفته اند و همین طور از حیث یلاغی،تصویرآفرینی ها و تمرکز بیشتر بر تخییل سخن و نوشته در متون نثر متکلف بیشتر از قابوس نامه یافت می شود.