{"title":"تحلیل سیر روایتپردازیِ در داستان هزار و یکشب بر مبنای رویکرد نشانه-معناشناسی","authors":"حسن بشیرنژاد, فاطمه دادبود, حمیدرضا شعیری","doi":"10.22059/JLCR.2021.305764.1503","DOIUrl":null,"url":null,"abstract":"این مقاله، به بررسی روند روایتپردازی هزار و یکشب از دیدگاه نشانهمعناشناسی با تحلیل سیرحرکت از ساختار روایی بر اساس الگویکنشی گرمس می پردازد.. رویکرد نشانه– معناشناسی نوین از ساختگرایی پا فراتر گذاشته و وارد حوزۀ گفتمان روایی شده است و شرایط تولید و دریافت معنا در گفتمان را بهوجود آورده است .این پژوهش درصدد است تا دریابد که چگونه ساختارهای روایی تودرتو در طول روایتپردازی هزار و یکشب به فرآیند گفتمانی نشتی پیدا میکند و فضای تنشی (حسی – ادراکی) حاصل از روایتپردازی، فرآیند تولید معنا را کنترل و بازآفرینی میکند. تحلیل روند روایت پردازی در این داستان نشان میدهد که هرگز روایتها بدون شکلگیری نظام گفتمانی شکل نمیگیرند. از طرفی، مقاومت راوی، شهرزاد، بحران عاطفی و نقصان معنا را در شهریار طی روایتپردازیهای متمادی به استعلای معنای حضور تغییر میهد. وی با بهرهگیری از ابزار زبان روایت، موقعیت نابسامان اجتماعی و شرایط روحی شهریار را تغییر میدهد و در نهایت تزریق انرژی و ممارست شهرزاد در فضای گفتمانی باعث شده است تا شرایط تثبیت شده نامطلوب به شرایط رهاییبخش تبدیل شود و شهریار در مقابل معنای جدیدی از زندگی و هستی در جهان قرار بگیرد. این تغییرات حاصل از جهشهای دازاینی او بعد از شنیدن روایت پدیدار شده است.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"34 1","pages":"1-1"},"PeriodicalIF":0.0000,"publicationDate":"2021-05-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":"0","resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":null,"PeriodicalName":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","FirstCategoryId":"1085","ListUrlMain":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.305764.1503","RegionNum":0,"RegionCategory":null,"ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":null,"EPubDate":"","PubModel":"","JCR":"","JCRName":"","Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
Abstract
این مقاله، به بررسی روند روایتپردازی هزار و یکشب از دیدگاه نشانهمعناشناسی با تحلیل سیرحرکت از ساختار روایی بر اساس الگویکنشی گرمس می پردازد.. رویکرد نشانه– معناشناسی نوین از ساختگرایی پا فراتر گذاشته و وارد حوزۀ گفتمان روایی شده است و شرایط تولید و دریافت معنا در گفتمان را بهوجود آورده است .این پژوهش درصدد است تا دریابد که چگونه ساختارهای روایی تودرتو در طول روایتپردازی هزار و یکشب به فرآیند گفتمانی نشتی پیدا میکند و فضای تنشی (حسی – ادراکی) حاصل از روایتپردازی، فرآیند تولید معنا را کنترل و بازآفرینی میکند. تحلیل روند روایت پردازی در این داستان نشان میدهد که هرگز روایتها بدون شکلگیری نظام گفتمانی شکل نمیگیرند. از طرفی، مقاومت راوی، شهرزاد، بحران عاطفی و نقصان معنا را در شهریار طی روایتپردازیهای متمادی به استعلای معنای حضور تغییر میهد. وی با بهرهگیری از ابزار زبان روایت، موقعیت نابسامان اجتماعی و شرایط روحی شهریار را تغییر میدهد و در نهایت تزریق انرژی و ممارست شهرزاد در فضای گفتمانی باعث شده است تا شرایط تثبیت شده نامطلوب به شرایط رهاییبخش تبدیل شود و شهریار در مقابل معنای جدیدی از زندگی و هستی در جهان قرار بگیرد. این تغییرات حاصل از جهشهای دازاینی او بعد از شنیدن روایت پدیدار شده است.