{"title":"تحلیل مکانیسم روانرنجورانۀ مهرطلبی در داستانهای مثنوی بر اساس نظریّۀ کارن هورنای","authors":"شهرام محمودی, ابراهیم دانش, فرامرز جلالت","doi":"10.22059/JLCR.2021.313817.1582","DOIUrl":null,"url":null,"abstract":"انسانها در طول حیات خود با مشکلات فراوانی روبرو میشوند که این مشکلات به شیوههای گوناگون زندگی و شخصیت آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. برخی از مشکلات اساسی و تأثیرگذار دوران کودکی از قبیل رفتار نامناسب والدین با کودک منجر به رنجها و آسیبهای روانی میشود که نقشی بنیادین در زندگی و کنشهای فرد در دوران بلوغ وی دارد. این رنجهای مهم و تأثیرگذار منجر به رفتارهای نابهنجار در ادوار مختلف زندگی شخص میشود. کارن هورنای، روانشناس آلمانی، در باب رنجهای روانی نظریهای بسیار مهم دارد که با عنوان نظریة «روانرنجوری» شناخته میشود. وی عوامل پیدایش روانرنجوری را مطرح و مکانیسمهایی را به عنوان رفتارهای دفاعی که شخص روانرنجور برای تسکین آلام و حصول آرامش به آنها متمسک میشود، برمیشمارد. یکی از این مکانیسمها «حرکت به سوی مردم» یا «مهرطلبی» است. هورنای معتقد است؛ مکانیسم مهرطلبی که روانرنجوران بدان پناه میبرند، درمان حقیقی نیست و گرایش و تمسک بدان، نه تنها امنیت و آسایش خاطری برای روانرنجوران به بار نمیآورد، بلکه موجب تشدید روانرنجوری نیز میشود. مولانا نیز به عنوان عارفی بزرگ و اندیشمندی بیبدیل که علاوه بر علوم متداول زمان خود، از سرچشمة فیاض وحی و معارف اسلامی و ایرانی سیراب بوده و آثاری جهانی همچون مثنوی و غزلیات شمس را پدید آورده است، به اقتضای رسالت خود که نجات خلق و رساندن آنها به سعادت دو جهان است، نسبت به رنجهای درونی و روانی انسان بیتفاوت نبوده است. وی تأملات دقیق و عمیقی در باب مسائل روانی انسان داشته و آراء فاخر و ارزشمندی در این خصوص ارائه کرده است. مولوی در مطاوی داستانها و تمثیلات مثنوی به نحو شایستهای به علل گرایش به مکانیسم مهرطلبی و عوارض و پیامدهای آن اشاره کرده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی نمودهای مختلف مکانیسم مهرطلبی در حکایات و تمثیلات مثنوی معنوی، جایگاه این مکانیسم را در کنش شخصیتهای روانرنجور داستانهای مثنوی روشن کند.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"14 1","pages":"1-1"},"PeriodicalIF":0.0000,"publicationDate":"2021-08-23","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":"0","resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":null,"PeriodicalName":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","FirstCategoryId":"1085","ListUrlMain":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.313817.1582","RegionNum":0,"RegionCategory":null,"ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":null,"EPubDate":"","PubModel":"","JCR":"","JCRName":"","Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
Abstract
انسانها در طول حیات خود با مشکلات فراوانی روبرو میشوند که این مشکلات به شیوههای گوناگون زندگی و شخصیت آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. برخی از مشکلات اساسی و تأثیرگذار دوران کودکی از قبیل رفتار نامناسب والدین با کودک منجر به رنجها و آسیبهای روانی میشود که نقشی بنیادین در زندگی و کنشهای فرد در دوران بلوغ وی دارد. این رنجهای مهم و تأثیرگذار منجر به رفتارهای نابهنجار در ادوار مختلف زندگی شخص میشود. کارن هورنای، روانشناس آلمانی، در باب رنجهای روانی نظریهای بسیار مهم دارد که با عنوان نظریة «روانرنجوری» شناخته میشود. وی عوامل پیدایش روانرنجوری را مطرح و مکانیسمهایی را به عنوان رفتارهای دفاعی که شخص روانرنجور برای تسکین آلام و حصول آرامش به آنها متمسک میشود، برمیشمارد. یکی از این مکانیسمها «حرکت به سوی مردم» یا «مهرطلبی» است. هورنای معتقد است؛ مکانیسم مهرطلبی که روانرنجوران بدان پناه میبرند، درمان حقیقی نیست و گرایش و تمسک بدان، نه تنها امنیت و آسایش خاطری برای روانرنجوران به بار نمیآورد، بلکه موجب تشدید روانرنجوری نیز میشود. مولانا نیز به عنوان عارفی بزرگ و اندیشمندی بیبدیل که علاوه بر علوم متداول زمان خود، از سرچشمة فیاض وحی و معارف اسلامی و ایرانی سیراب بوده و آثاری جهانی همچون مثنوی و غزلیات شمس را پدید آورده است، به اقتضای رسالت خود که نجات خلق و رساندن آنها به سعادت دو جهان است، نسبت به رنجهای درونی و روانی انسان بیتفاوت نبوده است. وی تأملات دقیق و عمیقی در باب مسائل روانی انسان داشته و آراء فاخر و ارزشمندی در این خصوص ارائه کرده است. مولوی در مطاوی داستانها و تمثیلات مثنوی به نحو شایستهای به علل گرایش به مکانیسم مهرطلبی و عوارض و پیامدهای آن اشاره کرده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی نمودهای مختلف مکانیسم مهرطلبی در حکایات و تمثیلات مثنوی معنوی، جایگاه این مکانیسم را در کنش شخصیتهای روانرنجور داستانهای مثنوی روشن کند.