{"title":"امنیت انسانی و دلایل توسعه نیافتگی آن در افغانستان","authors":"میرزاحسین فاضلی","doi":"10.61438/jsrqj.v7i2.3.3","DOIUrl":null,"url":null,"abstract":"«امنیت انسانی محافظت از هسته حیاتی همه افراد بشر در مقابل تهدیدات شایع است به نحوی که با شکوفایی و کمال بلند مدت آدمی سازگار باشد.» امنیت انسانی به معنی «رهایی از ترس و خشونت» اطلاق میگردد؛ ولی امروزه این مفهوم به صورت بسیار گسترده برای توصیف همه تهدیدها بهکاربرده میشود؛ که این تهدیدها ممکن است بر اثر جنگهای بین دولتها و یا جنگهای داخلی بوده باشد و ممکن است تهدیدها در قالب نسلکشی، قتلعام، بیخانمان شدن، خود را نشان دهند و یا در قالب ناکارآمدی نظامهای سیاسی و اجتماعی، در تأمین نیازها اولیه شهروندان بروز و ظهور یابد. در اینکه امنیت انسانی در کشور افغانستان رشد نیافته است؛ کسی اختلاف نظر ندارد، کشوری که از در و دیوار آن فقط فقر میبارد و با کمترین گشت وگذار در شهرها و روستاها عمق فاجعه برای هر کسی آشکار میگردد. منتهی پرسشی اساسی که درین میان مطرح است این است که مقصر اصلی این همه فاجعه چه کسانی بوده و اصولاً راز و رمز توسعه نیافتگی امنیت انسانی در این کشور در چه اموری نهفته است؟ و این همان نکته اساسی است که این مقاله در صدد پاسخ دهی بدان است. روش اتخاذ شده درین تحقیق تحلیلی است. نتایج به دست آمده این است که وجود تفکر قوم محورانه دولت مردان در طول قرون متمادی، ناکار آمدی نظامها، فساد اداری، نادیده گرفتن آموزههای دینی، و قدرت طلبی دولت مردان؛ از عمدهترین دلایل توسعه نیافتگی امنیت انسانی در کشور بوده است.","PeriodicalId":479332,"journal":{"name":"Jami Scientific Research Quarterly Journal","volume":"29 1","pages":"0"},"PeriodicalIF":0.0000,"publicationDate":"2023-06-29","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":"0","resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":null,"PeriodicalName":"Jami Scientific Research Quarterly Journal","FirstCategoryId":"1085","ListUrlMain":"https://doi.org/10.61438/jsrqj.v7i2.3.3","RegionNum":0,"RegionCategory":null,"ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":null,"EPubDate":"","PubModel":"","JCR":"","JCRName":"","Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
Abstract
«امنیت انسانی محافظت از هسته حیاتی همه افراد بشر در مقابل تهدیدات شایع است به نحوی که با شکوفایی و کمال بلند مدت آدمی سازگار باشد.» امنیت انسانی به معنی «رهایی از ترس و خشونت» اطلاق میگردد؛ ولی امروزه این مفهوم به صورت بسیار گسترده برای توصیف همه تهدیدها بهکاربرده میشود؛ که این تهدیدها ممکن است بر اثر جنگهای بین دولتها و یا جنگهای داخلی بوده باشد و ممکن است تهدیدها در قالب نسلکشی، قتلعام، بیخانمان شدن، خود را نشان دهند و یا در قالب ناکارآمدی نظامهای سیاسی و اجتماعی، در تأمین نیازها اولیه شهروندان بروز و ظهور یابد. در اینکه امنیت انسانی در کشور افغانستان رشد نیافته است؛ کسی اختلاف نظر ندارد، کشوری که از در و دیوار آن فقط فقر میبارد و با کمترین گشت وگذار در شهرها و روستاها عمق فاجعه برای هر کسی آشکار میگردد. منتهی پرسشی اساسی که درین میان مطرح است این است که مقصر اصلی این همه فاجعه چه کسانی بوده و اصولاً راز و رمز توسعه نیافتگی امنیت انسانی در این کشور در چه اموری نهفته است؟ و این همان نکته اساسی است که این مقاله در صدد پاسخ دهی بدان است. روش اتخاذ شده درین تحقیق تحلیلی است. نتایج به دست آمده این است که وجود تفکر قوم محورانه دولت مردان در طول قرون متمادی، ناکار آمدی نظامها، فساد اداری، نادیده گرفتن آموزههای دینی، و قدرت طلبی دولت مردان؛ از عمدهترین دلایل توسعه نیافتگی امنیت انسانی در کشور بوده است.
امنیت انسانی و دلایل توسعه نیافتگی آن در افغانستان
"امنیت انسانی محافظت از هسته حیاتی همه افراد بشر در مقابل تهدیدات شایع است به نحوی که با شکوفای و کمال بلند مدت آدمی سازگار باشد."امنیت انسانی به معنی "رهای از ترس و خشونت"اطلاق میگردد؛ ولی امروزه این مفهوم به صورت بسیار گسترده برای توصیف همه تهدیدها بهکاربرده میشود؛ که این تهدیدها مکن است بر اثر جنگهای بین دولتها و ی اجنگهای داخلی بودهباشد و مکن است تهدیدها در قالب نسلکشی، قتلعام، بیخانمان شدن، خود را نشان دهند و یا در قالب ناکارآمدی نظامهای سیاسی و اجتماعی، در تأمین نیازها اولیه شهروندان بروز و ظهور یابد.در اینکه امنیت انسانی در کشور افغانستان رشد نیافته است؛ کسی اختلاف نظر ندارد، کشوری که از در و دیوار آن فقط فقر میبارد و با کمترین گشت وگذار در شهرها و روستاها عمق فاجعه برای هر کسی آشکار میگردد.منتهی پرسشی اساسی که درین میان مطرح است این است که مقصر اصلی این همه فاجعه چه کسانی بوده و اصولاً راز و رمز توسعهنیافتگی امنیت انسانی در این کشور در چه اموری نهفته است؟ و این همان نکته اساسی است که این مقاله در صدد پاسخ دهی بدان است.روش اتخاذ شده درین تحقیق تحلیلی است.نتایج به دست آمده این است که وجود تفکر قوم محورانه دولت مردان در طول قرون متمادی، ناکار آمدی نظامها، فساد اداری،نادیده گرفتن آموزههای دینی و قدرت طلبی دولت مردان؛ از عمدهترین دلایل توسعه نیافتگی امنیت انسانی درکشور بوده است.