{"title":"درآمدی بر رابطه بازده غیرعادی سهام و محتوای اطلاعاتی جریانهای نقدی","authors":"محمدرضا غفاری","doi":"10.22059/JPPOLICY.2020.79516","DOIUrl":null,"url":null,"abstract":"شناخت رابطه دو جوهر مغز و ذهن برای درک نحوه تصمیم گیری انسان بسیار اساسی بوده و البته مسیر سخت و دشواری است که از طرفی با فلسفه تحلیلی و از طرف دیگر با علوم سلولی و مولکولی ارتباط پیدا می کند. این مقاله در صدد ترسیم تصویر روشنی از این ارتباطات بین رشته ای برای درک بهتر نقش مغز و ذهن سیاستگذار در اخذ تصمیم درحوزه سیاستگذاری عمومی است. مطالعه حاضر تعریف کاهلمن در تفکیک تصمیم گیری مغز به دو سیستم شهودی و منطقی و سهم ۹۵٪ سیستم شهودی را سوگیرانه می داند، آن را نیازمند باز تعریف می داند و مبتنی بر مطالعات بین رشته ای مدل بهینه ای ارایه می کند. یافته های مطالعات علوم شناختی و عصب تصمیم، نشان می دهد که تصمیم تحت تاثیر عوامل تعیین کننده ای چون سلامت و کارایی سلولی مغز تصمیم گیر و سلامت گیرندهای عصبی اطلاعات و در نهایت سطح خوداگاهی تصمیم گیر و ارتباط بین آنها می باشد. تصمیم میتواند تحت تاثیر اطلاعات تغییر شکل یافته بیرونی از محیط یا اطلاعات کاذب درونی خود ساخته سیستم عصبی مرکزی و توهم حاصله شکل گیرد. دریافت این اطلاعات غلط میتواند بدلیل آسیب گیرنده های حسی یا صدمات مغزی یا سوء مصرف مواد و دارو، حاصل آمده باشد. از سوی دیگر کهولت سن و آسیب های مغزی می تواند موجب کاهش ویا غیر متجانس شدن نرونهای مغزی و ایجاد دمانس و از دست دادن خاطرات هویتی گردد. این دسته از ناهنجاری بافتی مغز، موجب کاهش ظرفیت تصمیم گیری مغزـ ذهن، سوگیری های شناختی و کاهش توانایی های تصمیم گیری درست و بموقع و یا منجربه اتخاذ تصمیمات ناهنجار میشود. دامنه این اختلال تصمیم گیری می تواند از حوزه فردی فراتر رفته و با توجه به حوزه نفوذ سیاستگذار، تصمیمات و سیاستهای اجتماعی و ملی و در نتیجه سمت و سوگیری توسعه تمدنی در کشور و جهان را مورد تاثیر قرار دهد. آزمون این فرضیه نیازمند انجام پژوهشهای تجربی عصب شناسی بر جمعیت هدف سیاستگذاران خواهد بود.","PeriodicalId":361137,"journal":{"name":"Journal of Economic Research and Policies","volume":"57 1","pages":"0"},"PeriodicalIF":0.0000,"publicationDate":"2020-10-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":"0","resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":null,"PeriodicalName":"Journal of Economic Research and Policies","FirstCategoryId":"1085","ListUrlMain":"https://doi.org/10.22059/JPPOLICY.2020.79516","RegionNum":0,"RegionCategory":null,"ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":null,"EPubDate":"","PubModel":"","JCR":"","JCRName":"","Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
摘要
شناخت رابطه دو جوهر مغز و ذهن برای درک نحوه تصمیم گیری انسان بسیار اساسی بوده و البته مسیر سخت و دشواری است که از طرفی با فلسفه تحلیلی و از طرف دیگر با علوم سلولی و مولکولی ارتباط پیدا می کند.این مقاله در صدد ترسیم تصویر روشنی از این ارتباطات بین رشته ای برای درک بهتر نقش مغز و ذهن سیاستگذار در اخذ تصمیم درحوزه سیاستگذاری عمومی است.مطالعه حاضر تعریف کاهلمن در تفکیک تصمیم گیری مغز به دو سیستم شهودی و منطقی و سهم ۹۵٪ سیستم شهودی راسوگیرانه می داند، آن را نیازمند باز تعریف می داند و مبتنی بر مطالعات بین رشته ای مدل بهینه ای ارایه می کند.افته های مطالعات علوم شناختی و عصب تصمیم، نشان می دهد که تصمیم تحت تاثیر عوامل تعین نکنده ای چون سلامت وکارایسلولی مغز تصمیم گیر و سلامت گیرندهای عصبی اطلاعات و در نهایت سطح خوداگاهی تصمیم گی رو ارتباط بین آنها می باشد.تصمیم میتواند تحت تاثیر اطلاعات تغیر شکل یافته بیرونی از محیط یا اطلاعات کاذب درونی خود ساخته سیستم عصبی مرکزی و توهم حاصله شکل گیرد.دریافت این اطلاعات غلط میتواند بدلیل آسیب گیرنده های حسی ی اصدمات مغزی ی اسوء مصرف مواد و دارو، حاصل آمده باشد.از سوی دیگر کهولت سن و آسیب های مغزی می تواند موجب کاهش ویا غیر متجانس شدن نرونهای مغزی و ایجاد دمانس و از دست دادن خاطرات هویتی گردد. این دسته از ناهنجاری بافتی مغز، موجب کاهش ظرفیت تصمیم گیری مغزـ ذهن، سوگیری های شناختی وکاهش توانای های تصمیم گیری درست و بموقع و ی ا منجربه اتخاذ تصمیمات ناهنجار میشود.دامنه این اختلال تصمیم گیری می تواند از حوزه فردی فراتر رفته و با توجه به حوزه نفوذ سیاستگذار، تصمیماتو سیاستهای اجتماعی و ملی و در نتیجه سمت و سوگیری توسعه تمدنی درکشور و جهان را مورد تاثیر قرار دهد.آزمون این فرضیه نیازمند انجام پژوهشهای تجربی عصب شناسی بر جمعیت هدف سیاستگذاران خواهد بود.
درآمدی بر رابطه بازده غیرعادی سهام و محتوای اطلاعاتی جریانهای نقدی
شناخت رابطه دو جوهر مغز و ذهن برای درک نحوه تصمیم گیری انسان بسیار اساسی بوده و البته مسیر سخت و دشواری است که از طرفی با فلسفه تحلیلی و از طرف دیگر با علوم سلولی و مولکولی ارتباط پیدا می کند. این مقاله در صدد ترسیم تصویر روشنی از این ارتباطات بین رشته ای برای درک بهتر نقش مغز و ذهن سیاستگذار در اخذ تصمیم درحوزه سیاستگذاری عمومی است. مطالعه حاضر تعریف کاهلمن در تفکیک تصمیم گیری مغز به دو سیستم شهودی و منطقی و سهم ۹۵٪ سیستم شهودی را سوگیرانه می داند، آن را نیازمند باز تعریف می داند و مبتنی بر مطالعات بین رشته ای مدل بهینه ای ارایه می کند. یافته های مطالعات علوم شناختی و عصب تصمیم، نشان می دهد که تصمیم تحت تاثیر عوامل تعیین کننده ای چون سلامت و کارایی سلولی مغز تصمیم گیر و سلامت گیرندهای عصبی اطلاعات و در نهایت سطح خوداگاهی تصمیم گیر و ارتباط بین آنها می باشد. تصمیم میتواند تحت تاثیر اطلاعات تغییر شکل یافته بیرونی از محیط یا اطلاعات کاذب درونی خود ساخته سیستم عصبی مرکزی و توهم حاصله شکل گیرد. دریافت این اطلاعات غلط میتواند بدلیل آسیب گیرنده های حسی یا صدمات مغزی یا سوء مصرف مواد و دارو، حاصل آمده باشد. از سوی دیگر کهولت سن و آسیب های مغزی می تواند موجب کاهش ویا غیر متجانس شدن نرونهای مغزی و ایجاد دمانس و از دست دادن خاطرات هویتی گردد. این دسته از ناهنجاری بافتی مغز، موجب کاهش ظرفیت تصمیم گیری مغزـ ذهن، سوگیری های شناختی و کاهش توانایی های تصمیم گیری درست و بموقع و یا منجربه اتخاذ تصمیمات ناهنجار میشود. دامنه این اختلال تصمیم گیری می تواند از حوزه فردی فراتر رفته و با توجه به حوزه نفوذ سیاستگذار، تصمیمات و سیاستهای اجتماعی و ملی و در نتیجه سمت و سوگیری توسعه تمدنی در کشور و جهان را مورد تاثیر قرار دهد. آزمون این فرضیه نیازمند انجام پژوهشهای تجربی عصب شناسی بر جمعیت هدف سیاستگذاران خواهد بود.